زینب جباری
«تاریخ علم» رشتهای است که به بررسی قدرت درک و تحلیل انسان از دانش و فناوری میپردازد، مطالعه و پژوهش در این رشته میتواند به ابعاد فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و معرفتی جامعه کمک شایانی کند. در واقع تاریخ علم چون فانوسی است که راه را برای مطالعات علمی دقیق و ادامه راه علمی دانشمندان روشنتر میکند. برای درک بهتر اهمیت تاریخ علم در شکلگیری تفکر یک جامعه با دکتر جعفر آقایانی چاوشی استاد تاریخ علم دانشگاه صنعتی شریف و نویسنده کتاب «پژوهشهایی در تاریخ علم» به گفتوگو نشستیم. دکتر چاوشی مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم ریاضی از دانشگاه پاریس 8 فرانسه دریافت کرد، پس از آن در مقطع فوق لیسانس در رشته فلسفه و تاریخ ریاضیات در دانشگاه پاریس 7 مشغول به تحصیل شد، سپس در مقطع دکتری رشته شناخت شناسی و تاریخ علم در همین دانشگاه به تحصیل ادامه داد و در سال 1997 زیر نظر «رشدی راشد» استاد مصری مقیم فرانسه رساله دکتری خود را ارائه کرد، از دکتر چاوشی تاکنون بیش از 150 مقاله به زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه در کشورهای ایران، امریکا، ایتالیا، فرانسه و پاکستان به چاپ رسیده است. ماحاصل گپ و گفت با او را در ادامه میخوانید.
é جناب دکتر چاوشی! فایده مطالعه تاریخ علم چیست و از نظر شما چرا باید در دانشگاهها و مراکز پژوهشی به تاریخ علم توجه کرد؟
با توجه به این نکته که از دو قرن پیش کشورهای استعمارگر دولتهای شرقی را عقب نگه داشتهاند به این بهانه که دولتهای شرق تنها شاعر هستند و قدرت تحلیل ندارند(!) این خود بهترین دلیل برای تسلط به تاریخ علم است. یکی از فایدههای دانستن تاریخ علم این است که بدانیم علمی که امروزه وجود دارد ریشه در علم اسلامی دارد و این مسأله برای رسیدن به خود باوری و فاصله گرفتن ازخود بیگانگی فرهنگی کمک شایانی خواهد کرد. آشنایی با ابن سینا، خوارزمی، خیام و... در واقع مبارزهای است برای مقابله با این ادعای دولتهای غربی که بر این باورند ملتهای شرقی قدرت تجزیه و تحلیل علمی ندارند. در حالی که دانشمندان غربی شاگردان دانشمندان بزرگ اسلامی بودند. فایده دیگر دانستن تاریخ علم این است که این علم حلقه اتصال بین علوم دقیقه و علوم انسانی است. فردی که با تاریخ علم ملتی آشناست با فرهنگ، علوم معرفتی و علوم تجربی آن کشور آشناست و علم او تک بعدی نخواهد بود. یکی دیگر از فواید تدریس تاریخ علم آشنایی تدریجی دانشآموزان و دانشجویان با مطالب علمی است.
é باز خوانی و مرور تاریخ علم یک سرزمین چه افقهایی را پیش روی پژوهشگران خواهد گشود؟
بنده مقالهای با عنوان «علل اوج و حضیض علوم در تمدن اسلامی» نوشتهام که در آن به این نکته اشاره کردهام که چه عواملی باعث شده که ایران به عنوان کشوری که در قرن سوم و چهارم هجری طلایهدار تمام علوم جهانی بوده است بهطور ناگهانی در قرن پنجم به انحطاط کشیده شد. زمانی که علل انحطاط علمی جامعه را بشناسیم میتوانیم این عوامل را از بین ببریم و جامعه علمی را متحول کنیم. با شناخت تاریخ میتوانیم یک رنسانس علمی به وجود آوریم. عوامل ایجـاد یک رنسانس علمی؛ «اقتصـاد پویا»، داشتن «آزادی بیـــان» دانشــــمندان
- مشروط بر این که نظریات آنها منجر به فتنه نشود - و «ثبات سیاسی» است که این سه عامل هر گاه در جامعهای تجمیع شود آن جامعه به یک رنسانس علمی دست پیدا خواهد کرد. خوشبختانه کشور ما چون در حال تحول علمی است باید تلاش کنیم تا این سه عامل را تقویت کنیم.
é در حال حاضر ما چقدر در این زمینه به خودآگاهی رسیدهایم و این مسأله چه دستاوردهایی میتواند برای ما به دنبال داشته باشد؟
امروزه کشور ما دارای تفکری پویا است. همین که استادان ما دارای ذهنی پویا هستند به معنای ایجاد تحول علمی است، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تحول علمی و توجه به علوم بیشتر شده است، هر چند که از جانب مجامع جهانی در تحریم هستیم و کشورهایی مانند امریکا قصد دارند تا جوشش و تحول علمی را در ایران متوقف کنند اما تلاشهای دانشجویان و جامعه علمی امروز بیانگر عدم موفقیت کشورهای غربی برای دستیابی به این هدفشان است.
é مهمترین هدف تاریخ علم پیوند دادن علوم دقیقه با علوم انسانی عنوان میشود منظور از این پیوند چیست؟
یکی از فواید تاریخ علم رهایی استادان از علم تک بعدی است، اگر به شرح حال دانشمندان برجسته دنیا مثل آلبرت اینیشتن و خواجه نصیر و ابن سینا توجه کنید میبینید که همه اینها در عین حالی که دانشمند بزرگ زمان خود هستند تقریباً عالم به همه علوم و در واقع دانشمندانی چند بعدی هستند. زمانی که انسان به همه ابعاد علم آشنایی داشته باشد، خوب میتواند فکر کند مثلاً وقتی کسی که استاد ریاضیات است و قدرت تحلیل سیاسی نداشته باشد به راحتی در دام متفکران بیگانه خواهد افتاد. در زمان ما به عنوان مثال مرحوم دکتر محسن هشترودی ریاضیدان برجستهای بود که علاوه بر این که شاعر بود با فلسفه و نجوم هم آشنایی داشت و صاحب تحلیلهای سیاسی نیز بود. در حالی که امروزه اگر از یک استاد ریاضی که در دانشگاه تدریس میکند بخواهید تحلیل سیاسی از اوضاع جامعه ارائه دهد شاید قادر به انجام این کار نباشد و استادان ما جدا از رشته خود با سایر علوم کمتر آشنا هستند. نداشتن قدرت تحلیل و بررسی نکردن مسائل به شکل جامع میتواند آسیبی برای جامعه علمی و تولید فکر در یک جامعه باشد.
é «شناخت»، همیشه کمک میکند نظریاتی جدید تولید شود به این اعتبار، دانستن تاریخ علم چه کمکی به دانشمندان معاصر میکند تا بتوانند نظریات جدیدی ارائه دهند؟
متاسفانه در ایران تاریخ علم دیر شکل گرفت و فقط حدود10 سال است که تاریخ علم در دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران تدریس میشود. زمانی که مورخ تاریخ علم روشهای قدیم علمی را بررسی میکند، پژوهشگران جوان با روشهای دانشمندان قدیم آشنا میشوند و لازم نیست که دانشمند جوان همه آنچه را که قبلاً کشف شده دوباره انجام دهد بلکه میتوان با مطالعه تاریخ علم راه علمی دانشمندان گذشته را ادامه داد.
é عدهای بر این باورند که مطالعات تاریخ علم با دو رویکرد انجام میشود یکی رویکرد توصیفی تحلیلی و دیگری فلسفی و رویکرد سومی هم میتوان به آن افزود که «فلسفه تمدن» است. آیا به نظر شما میتوان با رویکرد «شناخت تاریخ علم»، یک تمدن را شناخت؟
از حدود 200 سال پیش، از تاریخ علم استفادههای بسیاری شده است. در واقع مطالعه تاریخ علم کمک زیادی به ما در جهت خودآگاهی و شناخت تمدن و گفتمانهای تمدنی خواهد کرد. غرب با تلقین این عقیده که خود مبدع همه علوم است سعی بر این دارد تا بقبولاند که شرق بدون تقلید از غرب موفق به پیشرفت نخواهد شد. و به همین دلیل سعی داشتند باور از سر تا نوک پا غربی شدن را در جامعه نهادینه کنند. اما گذشته تاریخ تمدن اسلامی و فعالیت دانشمندان اسلامی نشان میدهد که تمدن اسلامی دارای قوتهای فراوانی است و بسیاری از ظرفیتهای آن هنوز به فعلیت نرسیده است و به این اعتبار نیازمند بازخوانی، بازشناسی و تبیین و تدقیق بیشتری است. بازشناسی ظرفیتهای تمدن اسلامی ایرانی میتواند به رنسانس علمی در ایران منجر شود.
اشتراک گذاری در:
- سایت انجمن نجوم آماتوری ایران مجاز به ویرایش ادبی دیدگاهها است.
- دیدگاههایی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی و موارد مغایر با قوانین کشور باشند منتشر نخواهند شد.
- دیدگاهها پس از تأیید منتشر میشوند.