" به نام مجری آرزوهای زیبای کودکانه و هادی مسیر سبز رنگش"

گاهی به این می اندیشی که شاید داشتن آرزوهای بزرگ ،تنها به همان دوران کودکی تعلق دارند . همین که بزرگتر می شوی سدی به بزرگی همان آرزوهایت در مقابل آنها قرار می دهی که مبادا به این دنیای واقعی وارد شوند . از اینکه در آن دوران زیبا، آرزوهایی به آن بزرگی داشتی می هراسی، چون دیگر همانند آن کودک بی مهابا، نمی اندیشی و خودت را باور نداری ... غافل از این که هر رؤیایی سرنوشتی دارد و آن سرنوشت توسط تو رقم می خورد . اگر قرار بود رؤیاهایمان را دفن کنیم هرگز در آن دوران زیبای کودکی به سراغمان نمی آمدند...

همیشه دوست داشتم با یک فضانورد گفتگویی داشته باشم . کسی که از آن سوی زمین اخباری شگفت برای تعریف داشته باشد و حس خارج شدن از جو زمین و صمیمی شدن با انوار ستارگان را می داند . با ملاقاتی که درهمایش بین الملی" فروش و بازاریابی در دوره ی رکود " با آقای نیک هالیک ، اولین فضانورد خصوصی جهان داشتم ، توانستم به این خواسته ی خود برسم . او نیز این سفر فضایی را در آرزوهای دوران کودکی اش پرورانده بود . هالیک ، یکی از 5 هم تیمی خانم انوشه انصاری ، دومین فضانورد خصوصی جهان و اولین بانوی فضانورد ایرانی ، می باشد که توانستند پس از آمادگی های لازم از سال 2003 در سال 2008 به فضا سفر کنند . من پس از کلی تلاش بالاخره توانستم قرار مصاحبه ای با ایشان در لابی هتلشان ، داشته باشم . این مصاحبه برای من بسیار جالب بود ،امیدوارم برای شما نیز جذاب باشد .

سلام آقای هالیک. من مونا هستم ،گزارشگر از IAAS . تمام ایرانیان مشتاق اند تا از شما شناختی داشته باشند .اخیرأ ما بخشی را تحت عنوان "علوم فضایی" در سایتمان ایجاد کرده ایم که این مصاحبه را در آن قرار خواهیم داد . از اینکه این ملاقات مطبوعاتی را قبول کردید از شما سپاسگزاریم .

آقای هالیک،همه شما را به عنوان اولین فضانورد خصوصی ماجراجو می شناسند . خواهش می کنم کمی درباره زندگی جالبتان برای ما بگویید .

بله حتمأ . من با وجود خیلی شرایط ناسازگار در زندگی ،در یک خانواده با پتانسیل و با استعداد متولد شدم که مرا از همان دوران کودکی هدفمند پرورش دادند و از همان سنین بود که من 10 هدف برتر خود را تعیین کردم و شرایط را برای انجام آن ماجراجویی ها و تحقق یافتن آنها فراهم می ساختم .

خیلی ممنون . ممکن است درباره علایق و سرگرمی هایتان برایمان بگویید ؟

زندگی از دید من یعنی داشتن شادی و به اجرا درآوردن علایق و خواسته ها. من عاشق سفر هستم .عاشق دیدن از کشورهای مختلف با فرهنگهای گوناگون و به همین دلیل است که من تا به امروز توانسته ام از 135 کشور مختلف دیدن کنم . دلیل دیگر نیز جنبه های گردشگری آن است که از دیگر علایق من می باشد . البته گاهی نیز جنبه های مالی و تجاری هم در میان خواهد بود .

چقدر عالی ! می توانم درباره ی دانشگاه و مدارک آکادمیک شما سؤال کنم ؟

بله . من هرگز به دانشگاه نرفتم ! من هیچ مرحله آکادمیکی را در دانشگاه نگذراندم . اما من مباحث مربوط به بازرگانی و تجارت ، همچنین اینکه چگونه می توانید جذب توریست داشته باشید و اینکه چگونه رنگ و معنایی به زندگی ببخشید و ماجراجویی هایی در زندگی داشته باشید را در دانشگاه تدریس می کنم !

چه جالب ! آقای هالیک ما مشتاقیم تا درباره روز و محل تولدتان بدانیم .

اوه بله، من در ملبورن متولد شدم و الان 45 سال دارم البته می دانم که 35 ساله به نظر می رسم ...

(خنده) اوه ،بله البته که شما جوانتر به نظر می رسید !آیا شما همانطور که به فضانوردی علاقه مند هستید به علم ستاره شناسی نیز علاقه دارید ؟

بله البته که دارم . درواقع این علاقه ی کل 40 سال عمر من بوده است . من به کاوش درباره سیارات و اجرام فضایی بسیار علاقه مندم . من عاشق مأموریتهای فضایی برای کشف ناشناخته ها هستم . به طوری که اگر روزی پیشنهاد یک سفر اکتشافی یک طرفه به من شود حتمأ و بدون شک قبول خواهم کرد و از هر کاری برای انجام آن می گذرم .

چه خارق العاده ! آقای هالیک شما از چه زمانی متوجه این علاقه تان به آسمان و کلأ فضا شدید ؟

از بچگی ... درواقع من با وجود پاگردانهای (فرودگاه هواپیمایی) معدود آمریکایی می خواستم که برای انجام خواسته ام از آن استفاده کنم . در همان زمان تلفنی داشتیم که با در خواست والدینم برای شهروندی آمریکا موافقت شده بود و من به دلیل اینکه تحصیلات دانشگاهی نداشتم دارای شرایط لازم برای انجام خواسته ام نبودم  اما من پس از آن توانستم توافقی با دولت روسیه به صورت عقد قراردادی داشته باشم . در واقع قراردادی جهت آموزشهای من برای سفر فضایی ام و تمام آزمایشهای پزشکی و توان جسمانی و سایر امتحانات تئوری . بنابراین من برای زندگی به روسیه رفتم . البته من در آنجا در یک مکان نظامی با تمام قوانین نظامی آن زندگی می کردم . اما یک تجربه بسیار عالی و اساسی در زندگی من بود.

و چه چیزی باعث شد که شما تصمیم بگیرید به فضا سفر کنید ؟ درواقع چطور یکدفعه این موضوع به ذهنتان خطور کرد ؟

هماطور که قبلأ به این موضوع اشاره کردم ، این تصمیم از یکی از همان 10 هدف اصلی و برجسته در زندگی من نشأت گرفته بود که باعث می شد من در این راه ترغیب شوم که سرانجام پس از گذراندن آن تستهای نظامی برای سفر به ایستگاه فضایی (ISS) به یکی از آن آرزوهایم دست یافتم .

جالب ! ممنون . سؤال بعدی اینکه چه افراد دیگری با شما به فضا اعزام شدند ؟ و شما در آن لحظه آسمان پرستاره را چطور حس کردید ؟

بله، حتمأ . من درواقع دوبار با یک تیم در بایکنور در قزاقستان مشغول به کار شدم (ایشان به همراه آقای الکساندر پاوولوف ؛خلبان فضاپیما ؛به فضا اعزام شدند) و این مراحل را با آنها گذراندم . و در مورد سؤال دوم اینکه ،از دید من وقتی که به آسمان و ماه نگاهی می اندازی اسیر آن می شوی(اینکه مدام به ماه نگاه کنی) و مثل یک پسربچه دوست داری که مدام آن را به همراه داشته باشی و کلأ دیوانه وار(مجنون) آسمان را دنبال می کنی. در حقیقت من خودم را شدیدأ یک ماه زده (مجنون) می دانم و اگر بپرسید که یک فرد چگونه ماه زده می شود باید بگویم که از دیوانگی و توجه زیاد به ماه نشأت می گیرد و اگر به هزاران سال پیش بازگردیم افرادی که به آنها دیوانه خطاب می شد در واقع تنها عاشقانه و به نحوی جنون آمیز به ماه نگاه می کردند . و من همین جا به این موضوع اعتراف می کنم که من به شخصه واقعأ دیوانه ی رصد ماه هستم .

(خنده) . سیاره زمین از آنجا چطور به نظر می رسید ؟

یک لایه ی بسیار نازک از اتمسفر را می شد حس کرد و هر چه به زمین نزدیک تر می شدی یک حس احترام به کشور را می شد احساس کرد . از آنجا مثل یک کلاه توری شکل پیچیده به نظر می آمد و چشم انداز خاصی داشت.  در آنجا هیچ مرزی ، مانع و تحمیلی  وجود نداشت و در آنجا تنها بشریت را می شد درک کرد .

آیا شما در آنجا و در آن لحظه به کشورتان نیز فکر می کردید ؟

با اینکه من یونانی هستم ، در استرالیا به دنیا آمدم و در آمریکا بزرگ شدم . بنابراین من درآنجا کلأ تمام زمین را حس می کردم و به تمام قسمتهای آن فکر می کردم و صد در صد از نظر من، آنجا نمای کلی زمین را نشان می دهد و نه فقط یک کشور و یا یک قسمت از آن را .

چه چیزی به دستیابی به اهدافتان به شما کمک کرد ؟

برای من ، اراده ی راسخ ،فعالیت فشرده و بی وقفه و داشتن برنامه ای مهم در زندگی و به انجام رسانیدن تمام آنها با مطالعه مقالات( و استفاده از تجارب دیگران) .

بسیار عالی ! الگوی شما در زندگیتان چه کسی بود؟ منظورم اینه که چه کسی شما را در این راه تشویق کرد ؟

پروتنیکا و تین تین

(خنده) چه جالب! آیا شما هرگز در زندگی ناامید گشته اید ؟

من اصلأ به "ناامیدی" اعتقادی ندارم . ناامیدی یک واژه ی منفیه و من کاربرد بهتری از واژه ی " حالتی از خستگی (frustration)" را ترجیح می دهم زیرا در این هنگام شما مرحله ی اصلی زندگی تان را از دست نمی دهید و تنها به خودتان اجازه ی استراحت داده اید اما ناامیدی یعنی "کم آوردن" و تسلیم شدن در برابر گرفتاری ها. اگر در زندگی کم بیاوری، یعنی اجازه ی پیشرفت را از خودت گرفتی و قدرت دستیابی به مرحله ی اصلی و مهم زندگی را از دست داده ای و تنها پشیمانی از لذت نبردن از زندگی را به همراه خواهی داشت .

دقیقأ ، خیلی ممنون . شما چه پیشنهادی برای تمام علاقه مندان به اعماق آسمان و تمام کسانی که می خواهند در زندگی موفق باشند ، دارید؟

درباره ی ارزشها بیشتر بدانند(ارزش خود را بدانند) ؛ چرا که اصل از اینجا آغاز می شود . سیاره ای که بر روی آن هستیم بر پایه ی داشتن هدف استوار است و طی این 90 سال اخیر ما  توانسته ایم نکات مهم بیشتری را درباره ی سیاره مان بدست آوریم که با از دست دادن آن زمان هرگز قادر به جایگزینی آن نبودیم .

صحیح ، ممنون . احساستان درباره ی ایران چیست ؟

من قبلأ شنیده بودم که ایرانی ها بسیار خونگرم و مهمان نوازند و خوشحالم همانطور که انتظار داشتم بود . همه چیز عالی بود و همینطور این را دریافتم که فرهنگ ایرانیان بسیار به فرهنگ یونانیان شبیه است ؛ آداب و رسوم ، غذاها و جنبه های خانوادگی شان ... کشوری خیلی خوب با مردمی خوب است .

از شنیدن آن بسیار خوشحالم .آیا موفق شدید که به تمام قسمتهای کشورمان سفر کنید و درباره ی تاریخمان بدانید ؟

آ م م... نه خیلی ... درواقع من در تهران قل و زنجیر شدم(می خندد). و فقط یا در هتل هستم و یا در سمینارها و کارهایی همانند اینها و فرصت چندانی برای این کار پیدا نشد اما خیلی دوست دارم که به سراسر کشورتان سفری نیز داشته باشم . بله...

آیا باز تصمیم برای سفری دوباره به ایران دارید ؟

بله ،چرا که نه ! من برنامه های سفری بسیاری به دیگر کشورها نیز دارم و برای سفری دوباره به ایران نیز نیازمند یک برنامه ریزی دیگر هستم بنابراین اگر فرصت دیگری پیدا کنم حتمأ...خیلی دوست دارم.

خیلی ممنون . و آخرین سؤال . کلام و یا جمله ی پایانی تان برای خوانندگان و شنوندگان ما چیست ؟

واو ، بله حتمأ . یک تصویر سازنده از زندگی برای خودتان بسازید و همیشه در هر کار فعال و کوشا باشید و به خودتان اجازه ی موفقیت را بدهید و آنرا در خود پرورش دهید . آرزوهای بزرگ داشته باشید ، برای تحقق آرزوهایتان تلاش کنید ، با شوق و علاقه زندگی کنید و علاقه هایتان را دنبال نمایید.

بسیار عالی . واقعأ از شما متشکریم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید . ملاقات با شما باعث افتخار ما بود آقای نیک هالیک .

سپاسگزارم...

عکس یادگاری من با نیک

درباره ی نیک هالیک :

Global wealth strategist , Successful  entrepreneur , International speaker , Astronaut , High adrenalin adventurer and best-selling author . He's originally from Greek .

دانلود فایل صوتی مصاحبه