*** مقاله جدید "قلهُ اندیشیدنِ عِلم" از سری مطالب "مفاهیم پایه به زبان ساده" به قلم جناب آقای دکتر حسن بلوری از اساتید دانشگاههای برلین آلمان، که طی سالیان اخیر این وبگاه بصورت اختصاصی تقدیم علاقمندان به مطالعه نموده است را در همین وبگاه میتوانید دنبال نمایید. گروه آموزش انجمن نجوم آماتوری ایران ***    
یک‌شنبه 9 اردیبهشت 1403 | 18 شوال 1445 | 28 آوریل 2024
»
»
»
صورتهای فلکی

صورتهای فلکی
سه شنبه 2 تیر 1388 - 02:30 | شاخه : | 13373 بازدید | 1 دیدگاه
بخش اول>>>>>>> بخش دوم(جدید)

صورتهای فلکی

عزیزان سلام

تا حالا شده وقتی به آسمون شب پر ستاره نگاه می کنید، ‌شکلهای مربع و مستعطیل و مثلث و خیلی شکلهای دیگه تو ذهنتون نقاشی کرده باشید.

نمی دانم چه جوابی خواهید داد. ولی من بارها و بارها وقتی به اندازه شما بودم و قتی به ستاره ها نگاه می کردم در ذهنم این شکلها را تصور می کردم و به دنبال این علاقه ای که داشتم با انجمن نجوم دوستان آسمونی آشنا شدم و مطالب زیادی خواندم  و تازه اون موقع بود که متوجه شدم این ستاره های قشنگ تو آسمون هر کدومشون یک اسم دارند و با دنیای ستاره ها و صورت های فلکی آسمون آشنا شدم.

حالا هم اگه شما مثل من و دوستان آسمونی ام هستید و علاقه دارید با آسمون شب آشنا بشوید، در این قسمت برای شما خوبان از صورت های فلکی و داستانها و افسانه های قدیمیشون خواهیم گفت و شما را با ناگفته های آسمون آشنا می کنیم.


اگر در شبی صاف و بدون ماه و خارج از شهرهای بزرگ بسیار نورانی با هوای کثیف و آلوده به آسمان بالای سرتون نگاه کنید می تونید بیش از 200ستاره را بدون هیچ وسیله کمکی و با چشم غیر مسلح در آسمان مشاهده کنید و شیفته نقشها و شکلهای کم و بیش در خور توجه و چشمگیر آن شوید که به این شکلها صورتهای فلکی می گویند که پیشینیان ما هزاران سال پیش می دیدند و در تصورات و پندارهای خود قهرمانان، خداوندها و جانوران مورد احترامشان را به آسمان منتقل می کردند و به این ترتیب صورتهای فلکی را خلق می کردند.

در این قسمت می خواهم صورتهای فلکی یا گروه ستارگان و افسانه های مربوط به آنها را برایتان بگویم.این داستانها و افسانه ها به گونه های بسیار متفاوتی روایت شدند.

در آسمان چه می بینیم؟

اگر در شبی صاف به آسمان نگاه کنیم، فکر می کنید

چه چیزهایی خواهیم دید؟ هزاران نقطه روشن بر زمینه ای تاریک. خُب، بیاید اول چنین وانمود کنیم که دربارة آسمان و ستارگان به جز آنچه که با چشم می بینیم، چیزی نمی دونیم. اول وقت به آسونی خواهیم فهمید که در آغاز، انسان ها درباره این نقطه های روشن چه فکری می کردند.

دوستای خوبم، فرض کنید در جایی باشیم که ساختمانها ، درختان، یاکوهها راه نگاهمون رو نگیرند و بتونیم همه آسمان را ببینیم مثلاً در پهنه اقیانوس برفراز عرشه یک کشتی، خب، دراین موقع آسمان به نظر ما همینطوری خواهد اومد که به نظر انسانهای نخستین می اومد.

طی هزاران سال، در آسمان آنچنان تغییری که فقط با نگاه کردن بتوان دریافت، صورت نگرفته.

در اقیانوس، گرداگرد کشتی خود، آنچه خواهیم دید آب خواهد بود و آسمان درست مثل اینکه در اتاقی تنها باشیم. شکل این اتاق بسیار ساده به نظر می آید. کف آن را سطح اقیانوس تشکیل می دهد، کفی که کاملاً هموار و گرد است. ما خودمون را درست در وسط این اتاق خواهیم دید، اتاقی با سقفی گنبدی شکل، چنانکه گویی آسمان نیمه توپی توخالی است، یا کاسه بزرگی که وارونه، روی میز قرار دارد. رویه این میز همون زمین است. هر گاه دور تا دور خودمون رو نگاه کنیم، دایره ای می بینیم که مرز زمین و آسمان را  تشکیل میدهد. این دایره را افق می نامند. اگر در هر سوی خود، فضای بالای افق را نگاه کنیم ، در گنبد آسمان، ستاره ها را مثل چراغهایی خواهیم دید. ستاره های کم نور در شبهایی که ماه می درخشد، از نظر ناپدید می شوند و در شبهای تاریک نواری از روشنایی شیری رنگ در بخشی از پهنه آسمان گسترده می شود. و به هنگام روز تنها نوری که در آسمان می بینیم پرتو خیره کننده خورشید است.


تصور انسانهای اولیه از آسمان

همه اون چیزهایی که تا الان گفتیم تصویری است از جهان به صورتی که در چشم انسانهای نخستین جلوه می کرد و آنها آن را باور داشتند. آنها عقیده داشتند که زمین هموار است، چراکه زمین همواره به نظر می آمد. همچنین عقیده داشتند که افق کناره زمین است، زیرا که هرگز آن سوی افق را نمی توان دید. و باورشان بر این بود که آسمان سقف گنبدی شکل دنیاست.

به نظر برخی از انسانهای نخستین، ستاره ها چراغهایی بودند آویخته از آسمان ، درست مانند چراغ برقی که از سقف خانه آویزان است. و به عقیده برخی دیگر، برفراز آسمان بهشت بود و ستارگان روزنه هایی بودند که روشنایی بهشت از آنها بیرون می تراوید.

این بود نخستین پندار انسان درباره «جهان»( کلمه که شامل تمام موجودات می شود).

امروز می دانیم که این باورهای نخستین حقیقت ندارند، اما مسلم است که بر پایه آنچه انسان می دید، بنا شده بودند. اگر کسی نبودکه ما را از آموخته های گذشته انسان با خبر سازد، ما نیز شناسایی جهان ار با همان دید آغاز می کردیم.

اسطوره ها درباره آسمان چه می گویند؟

فرشته های آسمونی :

انسانهای قدیم به تعریفی که از چگونگی ستارگان به دست آورده بودند، خرسند نبودند و می خواستند «چرایی» وجود آنها را نیز تشریح کنند.

کوششهایی که دراین راه کردند به آفرینش اسطوره هایی درباره خدایان و پهلوانان انجامید. در میان مردمان سرزمینهای گوناگون، در زمانهای مختلف، اسطوره های بسیاری درباره آسمان رواج گرفته بود. سعی اسطوره ها بر این بود که شرح دهند مثلاً چرا خورشید طلوع و غروب می کند؟ و چر ا شب به شب، ماه را به شکلهای مختلف می بینیم.

شرحی که اسطوره ها درباره رویدادهای آسمانی به ما می دهند ارزشی ندارد، و ما امروزه اسطوره ها را فقط برای این می خوانیم که پاره ای از آنها داستان های زیبایی هستند که درباره طبیعت انسان، حقیقتهای ژرفی را بازگو می کنند.

صورتهای فلکی

وقتی ستاره ها را نگاه کنید، نخستین چیزی که نظرتان را جلب می کند این است که برخی از آنها از برخی دیگر روشنترند. سپس متوجه می شوید که پاره ای از ستاره های روشنتر طرحهایی تشکیل میدهند که به خاطر سپردن آنها آسان است. این طرحها را صورتهای فلکی می نامند. یونانیان باستان به این صورتها نامهایی دادند و درباره شان اسطوره هایی ساختند و با نامگذاری آنها نقشه ای برای آسمان فراهم آوردند.

نقشه صورتهای فلکی نیز نشان می دهد که ستاره قطبی یا ستاره شمال در دب اصغر یا خرس کوچک قرار دارد. البته انتظار نداشته باشید که این صورتهای فلکی را به شکل موجوداتی ببینید که نامشان روی صورتها نهاده شده است.

انسان همینکه مجموعه ای از ستاره ها را به نام صورتهای فلکی باز شناخت، به کشف بزرگی دست یافت: ( گردش ستاره ها).

گرچه یک صورت فلکی را در زمانهای مختلف، و جاهای گوناگون آسمان می توان بازیافت، اما در هر حال، هرگز تغییر شکل نمی دهد، یعنی ستاره های یک صورت فلکی همه باهم حرکت می کنند.

به اعتقاد انسانهای قدیم، آسمان گردش می کرد و ستاره ها نیز که بر روی آن قرار داشتند بهمراه آن حرکت می کردند. اما در واقع، نمی شد گفت که تمام ستاره ها چنین وضعی دارند. به مرور زمان که انسانها با دقت بیشتر به آسمان نگاه کردند، دریافتند که برخی از ستاره ها در صورت فلکی واحدی باقی نمی مانند بلکه در زمانهای مختلف،در صورتهای فلکی گوناگونی ظاهر می شوند. این ستاره ها ار سیاره می خواندند.


 

دوستان خوبم سلام:

در این قمست می خواهم درباره اسطوره صورتهای فلکی برایتان بگویم.

اولین صورت فلکی که انتخاب کرده ام صورت فلکی گاو و یا همان ثور است.

صورت فلکی ثور یکی از مشخص ترین، چشمگیرترین و زیباترین صورتهای فلکی آسمان است. این صورت در زمان بابلیها هم شناخته شده بود. می گویند ثور (گاو یا گاومیش) به خواهش«ایشتار» الهه عشق بابل، به آسمان صعود کرد، تا قهرمان افسانه ای گیلگش را که به ندای عشق او پاسخ نداده بود ، نابود سازد. مصریان باستان در این صورت فلکی ، گاو مقدس « آپیس» را می دیدند، که در آغاز سال صفحه خورشید را میان شاخهایش می گرفت و آن را به بالاترین وضعیتش درآسمان بلند می کرد،وضعیتی که خورشید در تابستان به خود می گیرد . می گویند زمانی نیرومند ترین خدای یونانیان، زئوس، خود را به صورت گاوی در آورده و دختر پادشاه را که « اروپا»نام داشت و قاره اروپا نامش را مدیون اوست به جزیره کرت ربوده بود. اروپا از زئوس صاحب پسری بنام مینوس شد، که تمدن وفرهنگ مینویی دراین جزیزه زیبای دریای مدیترانه امروزه هنوز هم به یاداو،به همین نام خوانده می شود . هنگامی که مینوس بزرگ شد به پادشاهی رسید. در کنار قصر اوبنایی که «لابیرینت» نامیده می شد قرار داشت، ساختمانی  با  راهروهای  پیچ  در پیچ گیج کننده فراوان در این  بنا هیولای ترسناکی بنام « مینوتاروس » می زیست. اغلب این هیولا در نقش انسانی با سر گاومیش نشان داده می شود. این هیولا از گوشت انسانها تغذیه می کرد و بالاخره به دست قهرمان افسانه ای بزرگ یونان« تزوس» به قتل رسید. «تزوس» پس از کشتن هیولا به کمک گلوله نخ باز شده ای که «آریادنه» دختر پادشاه به او داده بود از راهروهای پیچ در پیچ لابیرینت خارج شد.

صورت فلکی  ثور تمام این افسانه ها را به خاطر انسان می آورد، صورتی که سر V شکل آن در پاییز و زمستان به راحتی قابل تشخیص است. ستاره اصلی قرمز رنگ این صورت فلکی  « الد بران» است. این ستاره از ما خیلی دور دست (7سال نوری) و 13بار نورانی تر از خورشید است. ستارگانی که شکل V را در صورت فلکی  ثور می سازند،«هفت اختران» نیز گفته می شوند.

درباره صورت فلکی  سرطان (خرچنگ) چه می دانیم؟

صورت فلکی  نه  چندان نمایان سرطان- که به خاطر ستارگان کم سویی که دارد، در شهرهای بزرگ هیچ قابل رویت و شناسایی نیست ، انسان را به یاد قهرمان کبیر یونانی هرکول یا « هراکلس یا هرکولس» می اندازد. او مأموریت داشت یک اژدهای آبی چند سر را بکشد. این نبرد نخست ناامید کننده به نظر می رسید. به جای هر سری که هرکول از بدن اژدها قطع می کرد، دو سر می روئید. تمام جانوران از هرکول پشتیبانی می کردند، مگر یک خرچنگ که از سوی الهه«هرا» که از هر کول نفرت  داشت  فرستاده شده بود. اگر چه خرچنگ مرتب پاشنه پای قهرمان را گاز می گرفت، ولی بالاخره او موفق شد بر اژدهای بزرگ پیروز شود. پس از آن خرچنگ به پاس کمکهایش به الاهه هرا از سوی او به شکل یک صورت فلکی  (سرطان) در آسمان جای گرفت. و جالبه  که بدانیم خیلی  پیشتر  از آن مردم در این صورت فلکی  که درخشانی چندانی ندارد ، جانوری را با پوسته ای سخت ( لاک پشت مانند) مجسم می کردند .  در  بابل آن را به شکل لاک پشت و در مصر باستان آن را به صورت « اسکارابویس» سوسک مقدس می دیدند. بسیاری از اقوام باستانی در صورت فلکی  سرطان، که به خار ستارگان کم سویش مانند لکه کم رنگی در آسمان اثر می گذارد، دروازه ای را تصور می کردند. آنها معتقد بودند که روح آدمیان از میان این دروازه از آسمان به زمین می آید.

جَدی (بُز) یا بز ماهی؟

پیشینیان ما ، در منطقة دریای مدیترانه و خاورمیانه علاقه زیادی به موجودات افسانه ای داشتند، موجوداتی خیالی که ازترکیب اعضای موجودات واقعی ومعمولی شکل می گرفتند، با چنین موجوداتی خیالی از قبیل « مینو تاروس» ( هیولای آدم خوار با سر گاومیش) وانسانهای اسب پیکر.

عجیب تر از آنها بز ماهی است، که قبلاً در بابل قدیم نقش مهمی را بازی می کرد. یونانیان باستان بر این باور بودند که « پان» خدای جنگل در نبردی که خدایان علیه غولهای افسانه ای در پیش گرفتند، برای آنکه بتواند از چنگ دشمنان فرار کند، خود را به رودخانه ای انداخت. او می خواست مانند شماری از دیگر خدایان خود را به شکل ماهی در آورد. چون او دیر به داخل آب پرید، تنها نیمه پایینی تنة او تبدیل به دم ماهی شد و سر شاخدارش به شکل بز در آمد. به این ترتیب موجود عجیب و خیالی بز ماهی خلق شد، که بعد زئوس خدای خدایان او را به آسمان انتقال داد. صورت فکلی بزماهی را امروزه جدی می خوانند .  برای این اسم نیزی افسانه ای وجود دارد. می گویند زمانی که زئوس نبرد بر سر قدرت را با پدرش کرونوس آغاز کرد، آیجیپان، پسر خدای جنگل به شکل یک بزکوهی در کنار او قرار گرفت و از او حمایت کرد. زئوس خدای خدایان پیروزمند برای قدر دانی از کمک آیجیپان بعدآ او را به یک صورت فلکی  تبدیل کرد.

سهیلا نادعلی پور 



اشتراک گذاری در:

دیدگاه‌ها

علی
(مهمان)
چهارشنبه 20 آذر 1392 - 23:53

خیلی مقاله ی خوبی بود..ممنون سهیلاخانم...

بیان دیدگاه

- لطفاً نام و دیدگاه‌ خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- سایت انجمن نجوم آماتوری ایران مجاز به ویرایش ادبی دیدگاه‌ها است.
- دیدگاه‌هایی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی و موارد مغایر با قوانین کشور باشند منتشر نخواهند شد.
- دیدگاه‌ها پس از تأیید منتشر می‌شوند.
نام:(اجباری)
رایانامه:(اجباری)
دیدگاه:

کد امنیتی:
(از چپ به راست)
https://www.instagram.com/iranastronomy/
هم اکنون