*** مقاله جدید "قلهُ اندیشیدنِ عِلم" از سری مطالب "مفاهیم پایه به زبان ساده" به قلم جناب آقای دکتر حسن بلوری از اساتید دانشگاههای برلین آلمان، که طی سالیان اخیر این وبگاه بصورت اختصاصی تقدیم علاقمندان به مطالعه نموده است را در همین وبگاه میتوانید دنبال نمایید. گروه آموزش انجمن نجوم آماتوری ایران ***    
جمعه 7 اردیبهشت 1403 | 16 شوال 1445 | 26 آوریل 2024
»
»
»
یک آشتی‌کنان در نظریه «تولد جهان»

یک آشتی‌کنان در نظریه «تولد جهان»
دوشنبه 20 خرداد 1392 - 09:14 | شاخه : | نويسنده : محسن شبانی | 7280 بازدید | 5 دیدگاه
یک آشتی‌کنان در نظریه «تولد جهان»
یک آشتی‌کنان در نظریه «تولد جهان»

تیمی از دانشمندان رصدخانه کک در هاوایی یکی از تناقضات حیاتی در نظریه بیگ‌بنگ را حل کرده‌اند.

این محققان در واقع، داده‌های مشاهده‌شده را با مدل‌های نظری کنونی از چگونگی تولد جهان در 13.8 میلیارد سال قبل، آشتی ‌دادند.

یکی از بزرگ‌ترین تناقض‌ها بین مدل نظری و مشاهدات واقعی از جهان شامل حضور ایزوتوپ‌های لیتیم بود.

مطابق نظریه nucleosynthesis بیگ‌بنگ، عناصر سبکی مانند هلیم، دوتریوم و لیتیم در اولین لحظات داغ هستی جهان شکل گرفته‌اند، اما سطوح واقعی لیتیم در جهان بسیار متفاوت از مدل پیشنهادی است.

با مطالعه قدیمی‌ترین ستارگان کهشکان راه شیری، به نظر می‌رسید که در مقایسه با آنچه نظریه مزبور درباره بیگ‌بنگ ارائه داده بود، 200 برابر ایزوتوپ Li-6 بیشترو همچنین بیش از پنج برابر Li-7 کمتری وجود داشت، اما بر اساس تحقیقات کارین لیند از دانشگاه کمبریج، این داده‌ها تا حدودی دقیق نیستند.

شناسایی Li-6 دشواتر است و آپگرید سال 2004 رصدخانه کک به لیند و تیمش امکان مشاهده این ایزوتوپ با جزئیات بیشتر را در مقایسه با قبل فراهم کرد. رصدخانه کک میزبان بزرگ‌ترین تلسکوپ‌های جهان است.

این دانشمندان دریافتند کیفیت پایین مشاهده به همراه ساده‌انگاری‌ها در تحلیل، منجر به خوانش اشتباه سطوح لیتیم در داده‌های پیشین شده است.

با استفاده از فیزیک پیشرفته‌تر و ابررایانه‌های قدرتمندتر، دانشمندان توانستند تعصب‌های نظام‌مندی که در مدلبندی سنتی وجود داشت و منجر به تشخیص‌ هویت‌های اشتباه ایزوتوپ Li-6/Li-7 شده بود، را برطرف کنند.

مشاهدات تیم تحقیقاتی از سطوح لیتیم بیشتر با پیش‌بینی‌های نظریه بیگ‌بنگ همخوانی دارد.

جزئیات این کشف در مجله Astronomy and Astrophysics منتشر شد.

منبع :ایسنا

نويسنده : محسن شبانی
رشته تحصیلی: مهندسی نرم‌افزار کامپیوتر - اولین منجم آماتور نمونه کشور در سال 1385 - مسؤول پروژه بومی سازی و گسترش نرم‌افزارهای نجومی فارسی (افلاک نما و استلاریوم)


اشتراک گذاری در:

دیدگاه‌ها

احمد فتحی
(مهمان)
دوشنبه 13 بهمن 1393 - 19:01

بر کار جهان پایانی نمی بینم
پایانی نمی بینم و آغازی هم بر کار این جهان ندیده ام... قدر مُسَلَم هیچ اتفاق ، رخداد و رویدادی هم در شکل گیری جهان نقش نداشته که باعث شروع و تولد شده باشد.
هزاران سال است که ذهن انسان کنجکاو در پیرامون فلسفه جهان ، سرگردان و سر درگُم و ره به جائی نبرده است . تعدادی به قصص ادیان قانع شده و به صحت آنها ایمان آورده اند که روزی جهان خلق شده است و عاقبت هم می میرد و در این میان تعدادی از واقعیت نگران هم از سر ناچاری و سردرگُمی و به اجبار ، داستان انفجاربزرگ آغازین یا بیگ بانک را نقطه شروع پیدایش معرفی کرده اند.
با این گونه نگرشها ، فرسنگها راه از واقعیت دوریم . باید جهان را همانگونه که هست بشناسیم تا بتوانیم به فیزیک واقعی آن واقف گردیم .
ولی در مسیر این شناخت سنگلاخ وجود دارد . ذهن بشر که همیشه تولد و شروع و طلوع را تجربه کرده است دنبال آغاز می گردد و نمی تواند جهان را از این امر مستثنا بداند و هضمش بسیارثقیل است که بی آغازی را حتی تصور نماید.
گذاشتن نقطه شروع و تولد بر این جهان ، به نقطه پایان و مرگ خواهد رسید چرا که در این دنیای متضاد هر گونه شروع به پایان و هر تولدی به مرگ ختم خواهد شد.
این شروع و پایان ، آفت علم است چرا که آنراکتف بسته به زانو در می آورد و رشد و تکامل دانش را سد می کند.
ــ چرا می گوئی جهان بی آغاز است و تولد نداشته است و بازچرا می گوئی جهان نامیراست و مرگ ندارد؟! هدفت چیست که تخم شک بر افکار فعلی می پاشی و این نگرش تو چه توفیر و کارائی بر زندگی بشر دارد؟!
ــ انسان در برابر حوادث طبیعت و بسیاری ازبیماری ها بسیار ضعیف وناتوان است و تنها حامی که می تواند به او کمک کند علم و دانش اوست ولی وقتیکه جهان که زیر بنا و پایه و فوندانسیون اصلی علم است را اصلاً و به طور کل نمی شناسد چگونه زلزله ها را بشناسد و خود را در برابر آنها حفظ کند؟!
لحظه ای تصور کنید ...قبل از پیدایش و تولد ، جهان کجا بوده است ؟! فضا کجا بوده است ؟! ماده کجا بوده است ؟!... و به محض تولد ،آیا ماده از غیب خلق شده است ؟!
و این بار مرگ جهان را تصور کنید...جهان مثلاً می میرد آنوقت تکلیف فضا و ماده ای که در درونش وجود دارد چه می شود؟! آیا مواد درون جهان دوباره غیب می شوند ؟! به کجا می روند ؟!
آیا این تصورات تولد و مرگ جهان منطقی و عقلانی است که اجازه می دهیم جلو رشد و تکامل و پویائی دانش گرفته شود ؟!
بنابراین بخاطر امنیت جان انسانها نگذاریم علم از مسیر واقعی خود منحرف شود و به بیراهه افتد و قدم اول ارتقاء دانش هم شناخت واقعی جهان است که بدانیم این جهان سرمدی و بدون تولد و مرگ است ... آغاز نداشته پایان هم ندارد.
احمد فتحی مدیر وبلاگ «اسرار ناب هستی »



مسعود عتیقی
(دیدگاه‌ها: 25)
دوشنبه 13 بهمن 1393 - 23:52

جناب آقای فتحی با سلام

شخصا از نوع نگاه جنابعالی به علم لذت بردم. بویژه معرفی فروتنانه شما در بخش"درباره وبلاگ" میتواند الگوی خوبی برای جوانان و نوجوانان رهرو علم در ایران امروز باشد. ارادتمند
احمد فتحی
(مهمان)
چهارشنبه 27 اسفند 1393 - 23:06

ارتباط ماگمای مذاب با زلزله و تغییرات دمای سطح زمین
به مذاب زیر پوسته جامد زمین ماگما می گویند وقتی فشار این مذاب ماگما بالا رود به صورت آتشفشان از پوسته جامد زمین فوران می کند وخارج می شود.
برخورد رگبار های پُر قدرت صاعقه بر دهانه آتشفشانهای در حال فوران ، اثبات صاعقه گیر بودن ماگمای مذاب آتشفشانهاست یعنی ماگمای مذاب ، رسانای الکتریکی بسیار مطلوبی در انتقال بار الکتریکی ابرها به درون زمین است و مانند سیم اِرت ، الکتریسیته ابرها را به ستاره درون زمین « خورشید درون زمین ــ کُره ضد ماده درون زمین » منتقل می کند.
کُره زمین مانند خورشید ودیگر ستارگان آسمان ، ستاره فروزان و ملتهبی ست از جنس ضد ماده که بر سطحش سنتز هسته ای صورت گرفته و جداره اش تبدیل به ماده « عناصر مختلف » شده است .
بنابراین کُره زمین « همچنین سایر سیارات و قمرها » از دو فاز تشکیل شده اند :
1 ـ ستاره ضد ماده درون زمین .
2 ـ فاز ماده جداره زمین که شامل عناصر مختلف است.
که در این مکانیزم ، ماگما یا ماده مذاب و سیال زیر پوسته جامد زمین به علت خصوصیت سیال بودن و روان بودن حالت یاتاقان در حرکت پوسته جامد و ماده زمین برروی ستاره ضد ماده درون زمین « حرکت وضعی زمین » را دارد که بوجود آمدن میدانهای مغناطیسی زمین هم بواسطه همین چرخش دو جنس متضاد « ماده و ضد ماده برروی همدیگر است .
موضوع بسیار مهمی که در اینجا عنوان می گردد این است که زمین لرزه ها و همچنین تغییرات ناگهانی آب و هوائی از قبیل حرکت سریع ابرها ، بارندگی های سیل آسا و یا باد های شدید و طوفانها در خشکی و یا دریاها به چگونگی فشارماگمای مذاب زیر پوسته جامد بستگی دارد.
ماگمای مذاب ، روان و سیال زیر پوسته جامد زمین بواسطه لغزندگی یاتاق گونه خود در زیر پوسته جامد دارای فشار های متغیری می شود و همین تغییرات فشار باعث تغییرات ناگهانی آب و هوا و یا بروز زلزله ها می گردد.
پوسته صُلب و جامد زمین به علت نیروی جذب به طرف ضد ماده درون زمین دارای وزن سهمگینی می باشد معذالک این پوسته جامد سنگین بر روی ماگمای مذاب قرار دارد و این ماگما مانند ساپورت و تکیه گاه آنرا نگه داشته و از شکسته شدنش جلوگیری می کند ولی اگر در زیر پوسته جامد منطقه ای ، فشار ماگما ی مذاب کم شود ،پوسته جامد این منطقه تکیه گاه خود را از دست می دهد و می شکند و مانند سقفی به درون حفره زیرین خالی شده خودفرو می افتد که این فرو افتاده ، زلزله است و جای شکستگی ها هم گُسل می باشد بر این مبناست که :
وقتی فشار ماگما بالا می رود ، آتشفشان فوران می کند و هر وقت فشار ماگما بسیار پائین می رود ،زمین لرزه صورت می گیرد به همین مناسبت است که در منطقه زلزله خیز اقیانوس آرام که کمر بندی از کوههای آتشفشانی اطراف این اقیانوس را احاطه کرده است و این کوههای آتشفشانی به کمربند آتش معروف هستند بخاطر به هم پیوستگی زلزله ها با آتشفشانهاست یعنی هر وقت زلزله ای صورت بگیرد به علت فرو افتادن حجم عظیم و سنگینی از پوسته جامد زمین بر روی ماگمای زیرین ، فشار ماگما بالا می رود که متعاقب آن فوران آتشفشان صورت می گیرد ولی در زمان آتشفشانها و در حالی که فشار اضافی ماگما از درون زمین خالی می شود محال است که زلزله رخ دهد.
بنابراین وقوع زمین لرزه در شهرهای مجاور کوههای آتشفشانی را از روی میزان طغیان خروجی گاز و بخارات دهانه آن آتشفشان می توان سنجید به نحویکه اگر خروج گازها شدت داشته باشد و نشان از فشار ماگمای درون زمین دهد ، آن منطقه از زمین لرزه مصون است و بالعکس اگر دهانه آتشفشان کاملاً خاموش باشد ، این علامت خوبی نیست و باید منتظر زمین لرزه باشند.
تأثیر فشار ماگما در تغییرات ناگهانی شرایط جوی آب و هوائی مناطق :
فشار ماگما در زیر پوسته جامد زمین متغیراست . برخورد صاعقه ها بر ماگمای در حال فوران آتشفشانها ثابت می کند که ماگمای مذاب ، هادی جریانهای الکتریکی است و ضریب هدایت الکتریکی بالائی در رساندن الکتریسیته ابرها به ستاره ضد ماده درون زمین دارد و وقتی هم الکتریسیته ابرها به این سهولت و از طریق ماگمای فوران کرده آتشفشانها به درون زمین منتقل می شود قاعدتاً بارندگی سیل آسائی بوجود می آید حالا وقتی که فشار ماگمای زیر پوسته جامد زمین بالا می رود معنی آن این است که این ماگما با فشار خود همه حفره های خالی زیر پوسته را پُر می کند و یا به روایت دیگر ، اتصال الکتریکی پوسته جامد منطقه با ستاره ضد ماده درون زمین « جایگاه پوزیترونها ـ ضد الکترونها » را کامل تر می کند و جاذبه الکتریکی پوسته منطقه به نحو چشمگیری بالا می رود یعنی مقاومت الکتریکی زمین منطقه کم می شود که نتیجه اش جذب ابرها به منطقه و صاعقه ها و رگبار بارانهاست .
به همین علت است که پس از زمین لرزه های سهمگین وسقوط پوسته جامد منطقه به حفره زیرین خود که باعث فشار بر ماگمای مذاب و بالا رفتن این فشار که باعث اتصال کامل الکتریکی پوسته جامد با مذاب زیرین می شود ، بارانهای سیل آسا ریزش می کند که این مورد را در مناطق زلزله زده ای که در لحظه وقوع زلزله ابر آلود بوده اند دیده ایم از جمله سالها پیش در زمین لرزه سهمگین شمال افغانستان مشاهده گردید. که پس از زمین لرزه چنان باران شدیدی بارید که سیلاب آنچه زلزله بر جای گذاشته بود با خود برد.
پس :
1 ــ پس از زمین لرزه های شدید و بالا رفتن فشار ماگمای زیر پوسته جامد زمین ، جاذبه الکتریکی منطقه شدیداً بالا می رود که باعث بارندگی ها و همچنین استهلاک شدید خطوط فشار قوی منطقه می شود.
2 ــ عدم بارندگی و عدم جذب ابرها به منطقه نشانه کم شدن فشار ماگمای زیر پوسته جامد است و نشان می دهد که بین ماگما و پوسته جامد زمین منطقه فاصله و فضای خالی وجود دارد که باعث کم شدن اتصال الکتریکی پوسته جامد با ماگما شده است و باز این علامت خوشایندی نیست چرا که پوسته منطقه مانند سقفی بی تکیه گاه و بی ساپورت است و عنقریب با کوچکترین تنشی شکسته خواهد شد و فرو خواهد ریخت که این تنش می تواند آبگیری یک سد بزرگ باشد و یا حرکت و تأثیر جاذبه ماه و خورشید بر فرازپوسته جامد منطقه.
تأثیر فشار ماگما بر تغییرات ناگهانی جوی منطقه :
گرما ذره است و در شرایط خاصی می تواند به ذرات الکترون « الکتریسیته » تبدیل گردد « ترمو الکتریک »
ذرات تابشی خورشید بر زمین هم پس از برخورد با پوسته زمین به الکتریسیته تبدیل گردیده و از طریق پوسته رسانای زمین به طرف ستاره ضد ماده درون زمین « جایگاه پوزیترونها ـ ضد الکترونها » منتقل می گردد و مُسَلَم است وقتی که ذرات گرما به این طریق از محیط عمل خارج می شوند لاجرم سردی و برودت حکفرما می شود.
به همین خاطر است که پوسته زمین علی رغم میلیاردها سال دریافت ذرات گرمای تابش خورشید به نقطه ذوب نمی رسد و شرایط نرمال حرارتی زیستی خود را حفظ کرده است حالا هر نقطه از پوسته جامد زمین که جاذبه الکتریکی بالاتری داشته باشد « مقاومت الکتریکی زمین آن منطقه کم باشد » سرد تر و به اصطلاح ، سردسیر است و دارای بیشترین بارندگی ها.
بالعکس هر منطقه ای که بخاطر نوع ساختار عناصر سازنده پوسته اش دارای کمترین جاذبه الکتریکی یعنی مقاومت الکتریکی زمین منطقه اش بالا باشد ، هوایش گرم و از کمترین سالانه بارندگی ها برخوردار خواهد بود .
کوهستانها بواسطه ساختار رسانائی الکتریکی ترکیبات عناصرش ، جاذبه الکتریکی بالائی دارند به همین خاطر ابرها را به خود جذب ، دارای بیشترین بارندگی و توان نگهداری برف تا مدتها طولانی دارند و همچنین دارای برودت هستند .
بنابراین دمای هر منطقه به میزان جاذبه الکتریکی زمین آن منطقه بستگی دارد و جاذبه الکتریکی هم وابسته به مقدار فشار ماگمای مذاب زیر پوسته جامد آن منطقه است.
وقتی که به ناگهان منطقه ای پس از مدتی بی بارانی وخشکسالی دچار صاعقه ها و بارندگی ها و برودت غیر متعارف و شدیدی می شود معنی آن این است فشار ماگمای مذاب زیر پوسته جامدش بالا رفته و باعث شده است که اتصال الکتریکی پوسته با ستاره ضد ماده درون زمین کامل تر شود و جاذبه الکتریکی پوسته منطقه به ناگهان بالا رود.
با این مطالب نتیجه می گیریم که :
1 ــ در زمان رگبار بارندگی ها و یا برودت شدید ، محال است که زلزله ای در منطقه رُخ دهد چون فشار ماگمای مذاب زیر پوسته جامد منطقه بالاست و حفره خالی که باعث زمین لرزه می شود در زیر پوسته وجود ندارد.
2 ــ بارندگی ها و برودت شدید پس از زمین لرزه ها و برقراری اتصال الکتریکی کامل پوسته با ماگما بوجود می آید و در این رابطه در نوشته هایم بارها هشدار داده ام که اولین شب زلزله زدگان بسیار سرد است و در تمهیدات کمک رسانی ، پتو و وسایل گرما زا از الویت نیاز های زلزله زدگان است و به این موضوع بسیار اهمیت دهیم.
3 ــ گرم شدن غیر متعارف هوا و عدم بارندگی نشانه کم شدن جاذبه الکتریکی پوسته منطقه به خاطر فشار کم ماگمای مذاب زیر پوسته منطقه و وجود حفره و فضاهای خالی در زیر این پوسته ، منطقه مستعد بروز زلزله است و باید آمادگی پذیرش آنرا داشته باشیم.
احمد فتحی مدیر وبلاگ « اسرارناب هستی »
احمد فتحی
(مهمان)
جمعه 21 فروردین 1394 - 10:25

موقعیت مکانی ماه در وقایع کُره زمین مخصوصاً زمین لرزه ها و زلزله ها
در مقاله « تأثیر جذر و مد ماگمائی در بروز زمین لرزه ها » کاملاً توضیح داده ام همانطورکه نیروی جاذبه ضد ماده درون ماه باعث جذر و مد آبهای سیال دریاها و اقیانوسهای پوسته کُره زمین می شود ، بر ماگما یا مذاب سیال زیر پوسته جامد زمین هم تأثیر گذار است و این ماگما دچار جذر و مد می شود که این جذر و مد ماگمائی باعث بروز زلزله در پوسته جامد مناطق زیر پای ماه در اوایل و اواخر ماه قمری و همچنین در چهاردهم ماه که کُره ماه حالت بدر را دارد می شود مخصوصاً در زمان ماه افروختگی ، پوسته جامد مناطق مستعد زیر پای ماه که بی ساپورت و بی تکیه گاه است دچار شکستن و فرو ریختن « زلزله » می شود.
مقالات بیشماری در مورد زلزله ها نوشته ام که چکیده آنها به قرار زیر است :
1 ــ زلزله ها باعث تکامل سیارات و رسیدن آنها به فاصله حیات « فاصله تا خورشید ـ تنگ تر شدن حلقه مدار انتقالی » می شود .
2 ــ زلزله ها باعث کوچک شدن و به تحلیل رفتن سیارات و قمرها می گردد و در این فرایند ، محتویات و ذرات نامیرای درون آنها طی واکنشهای هسته ای به صورت ذرات انوار شفق قطبی به پهندشت فضا ساطع می گردند تا در گوشه دیگری از فضا ، ملات و مصالح زایش ستارگان وکهکشانهای آینده باشند که در این رابطه شواهد دیرینه شناسی ثابت می کند که در گذشته های دور ، کُره زمین بسیار از خورشید دور تر بوده ، روزهای کوتاه و سالهای طولانی داشته ، سرعت وضعی شدید تر و در نتیجه میدانهای مغناطیسی قوی تر داشته ، دارای نیروی جاذبه قوی تر بوده و موجودات اولیه آن هم به تناسب نیروی جاذبه زیاد و حجم عظیم سیاره زیستگاهشان همگی غول پیکر و از نوع ماهیها وخزندگان بوده اند و کم کم کُره زمین در اثر زلزله ها به تحلیل رفته و کوچکتر شده ، مدار انتقالی اش تنگ تر و به خورشید نزدیکتر ، روزهایش بلند تر و سالهایش کوتاهتر و موجودات آن هم در اثر تکامل ، خود را با شرایط جدید سیارهشان وفق داده وکوچکتر و از گونه ای به گونه دیگر تغییر پیدا کرده اند.
3 ــ زلزله عبارت است از شکسته شدن پوسته جامد زمین منطقه ای که بی ساپورت و بی تکیه گاه شده باشد یعنی زیر پوسته جامد آن منطقه حفره و فضای خالی بوجود آمده باشد و جای شکستگی ها هم گُسل است.
4 ــ پس از هر زلزله سهمگینی و شکسته شدن و فرو افتادن پوسته جامد آن منطقه ، منطقه زلزله زده مانند بشقاب ته گودی دهها متر فروکش می کند و پائین تر می رود بر این مبناست که آب چاههای عمیق مناطق زلزله زده بالا می آید در اصل ، منابع آبهای زیر زمینی بالا نمی آیند بلکه این پوسته زمین منطقه است که در اثر شکسته شدن و فرو افتادن پائین می رود.
5 ــ زمانی که زیر پوسته جامد منطقه ای خالی شده باشد پوسته جامد این منطقه مانند سقف بی اتکا مستعد شکسته شدن و فرو ریختن یعنی زلزله است و زمانی این زلزله رُخ می دهد که پوسته دچار تنش شود و این تنش می تواند آبگیری یک سد بزرگ و یا موقعیت نیروی جاذبه ماه و خورشید بر فراز منطقه و ساعات خارج شدن منطقه زیر پای ماه از حالت مدگرفتگی به طرف جذر گرفتگی باشد که بیشترین زمین لرزه ها در اوایل و اواخر ماههای قمری و همچنین در چهاردهم ماه قمری که خورشید وماه و زمین در یک راستا قرار می گیرند و مخصوصاً در لحظه ماه افروختگی که بیشترین جذر و مد بوجود می آید ، بوقوع می پیوندد.
6 ــ درزمان لکه های خورشیدی بواسطه شدت یافتن چسب های هسته ای ارسال شده از خورشید و فعل انفعالات آنها بر درون زمین ، زلزله ها شدت پیدا می کنند که پیامد این شدت یافتن زلزله ها ، شدت یافتن انوار شفق های قطبی است .
7 ــ شدت جاذبه الکتریکی هر منطقه رابطه مستقیمی با برودت دارد « در این رابطه مقالات بیشماری نوشته ام » یعنی هر چه جاذبه الکتریکی زمین منطقه بیشتر باشد « مقاومت الکتریکی زمین کمتر باشد » آن منطقه سرد تر است به همین علت است که مقاومت الکتریکی زمین مناطق سردسیر و کوهستانی بسیار کمتر از مناطق گرمسیر و یا کویر است و علت تغییرات مقاومت الکتریکی زمین یا جاذبه الکتریکی زمین هم به دو عامل بستگی دارد:
الف ــ چگونگی عناصر رسانائی الکتریکی تشکیل دهنده پوسته زمین.
ب ــ چگونگی فشار ماگمای زیر پوسته جامد زمین چرا که ماگمای مذاب رسانای الکتریکی ست و وقتی فشار ماگما بالا باشد اتصال الکتریکی پوسته جامد منطقه با درون زمین « پوزیترونها ـ ضد الکترونها » کامل تر در نتیجه جاذبه الکتریکی منطقه بالا می رود یعنی مقاومت الکتریکی زمین منطقه کم می شود و بالعکس وقتی که فشار ماگما کم شود اتصال الکتریکی پوسته با درون زمین ناقص می شود و جاذبه الکتریکی زمین منطقه کم می شود « مقاومت الکتریکی زمین منطقه زیاد می شود» بر این مبناست که به محض زمین لرزه و افتادن پوسته جامد منطقه زلزله زده در حفره زیرین و در درون ماگمای مذاب زیرین ، اتصال الکتریکی پوسته منطقه زلزله زده با درون زمین کامل می شود که نتیجه آن شدت یافتن جاذبه الکتریکی یا پائین آمدن مقاومت الکتریکی زمین منطقه است که پیامدش برودت ناگهانی و سردی استخوان سوز منطقه زلزله زده است که بارها هشدار داده ام، شب زلزله زدگاه سرد و استخوان سوز است والویت رساندن چادر وپتو وسایل گرمازا از آذوقه هم واجب تر است.
8 ــ بالا رفتن جاذبه الکتریکی پوسته منطقه زلزله زده علاوه بر برودت باعث تخلیه بار الکتریکی ابرها و بارندگی های سیل آسا می شود کما اینکه بعد از زمین لرزه های سهمگین اگر آسمان منطقه از ابر پوشیده باشد رگبار های باران اجتناب ناپذیرند.
9 ــ قبل از زلزله چون زیر پوسته جامد منطقه مستعد زلزله ، حفره و فضای خالی وجود دارد و اتصال الکتریکی پوسته جامد با درون زمین کامل نیست در نتیجه برودت هم بسیار کم می شودبنابراین اگر هوای منطقه ای نسبت به ماهها و روزهای مشابه سالهای قبل به صورت غیر متعارفی گرم شود و مقاومت الکتریکی زمین آن منطقه بالاتر رود نشان دهنده خطر وقوع زمین لرزه می باشد.
10 ــ اگر میزان کم شدن جاذبه الکتریکی « زیاد شدن مقاومت الکتریکی » مناطق مختلف توسط ایستگاههائی ثبت ومقدار آنرا با میزان ماههای مشابه سالهای قبل آن منطقه بسنجند ، شناسائی مستعد بودن منطقه به زلزله قابل تشخیص خواهد بود.
11 ـ به همین ترتیب اگر در این ایستگاهها مقدار تغییرات شتاب ثقل زمین را نسبت به ماههای مشابه سالهای قبل سنجیده شود ، بالا رفتن غیر متعارف شتاب ثقل بر فرار زمین منطقه نشانه مستعد بودن منطقه از لحاظ زلزله است .
12 ـ باز کم شدن غیر متعارف قدرت میدانهای مغناطیسی هر منطقه نسبت به ماههای مشابه سالهای قبل نشانه بروز زمین لرزه است.
در اینجا جهت اثبات صحت و سقم این مطالب و در رابطه با جذر و مد ماگمای زیر پوسته جامد زمین و ارتباط آن با جاذبه الکتریکی مناطق و ایجاد برودت ، آزمایشات زیر پیشنهاد می گردد:
گفتیم که در اوایل و اواخر ماههای قمری و همچنین چهاردهم ماه مخصوصاً زمان ماه افروختگی که کره ماه در نطقه حضیضی کمترین فاصله به کُره زمین را پیدا می کند ، جذر و مد آبهای سیال اقیانوسها و دریاهای زیر پای ماه بسیار شدت می یابند و چون ماگمای مذاب زیر پوسته جامد زمین هم سیال است بنابراین ماگما هم همزمان با آب اقیانوسها و دریا ها دچار جذر و مد می شود. آبهای اقیانوسها و دریاها فقط سه چهارم کره زمین را فرا گرفته ولی ماگمای مذاب در سرتاسر زیر پوسته زمین وجود دارد پس هر نقطه از زیر پوسته زمین که در زیر پای ماه قرار گیرد ماگمای مذاب آن دچار جذر و مد می شود.
زمان مد گرفتگی ماگما ، ماگما بالا می آید وبه زیر پوسته جامد منطقه فشار می آورد که نتیجه اش کامل شدن اتصال الکتریکی مذاب با زیر پوسته جامد است یعنی جاذبه الکتریکی منطقه مد گرفته بالا می رود « مقاومت الکتریکی کم می شود » که پیامدش برودت است بالعکس در زمانی که ماگما دچار جذر می شود ،فشار ماگما پائین می آید و اتصال الکتریکی ماگما با زیر پوسته جامد زمین ناقص می گردد در نتیجه جاذبه الکتریکی منطقه جذر گرفته کمتر و برودت هم کمتر می شود.
بنابراین :
در مناطقی که زیر پای ماه و در معرض جذر ومد هستند ، در لحظه مد هوای منطقه سرد ، در مناطق خشکی ویا آبی ، طوفان و باد و خطوط انتقال فشار قوی در این منطقه به ماکزیمم استهلاک می رسند و بالعکس ساعاتی بعد که منطقه به مرحله جذر و فروکش کردن ماگما می رسد ، هوا گرمتر ، طوفان و باد کمتر و مقداری از استهلاک خطوط انتقال فشار قوی کاسته می شود.
احمد فتحی مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی »




احمد فتحی
(مهمان)
سه شنبه 30 تیر 1394 - 11:24

هواشناسی مقصر نیست
در سیل هولناک اخیر در کار سازمان هواشناسی و مدیریت بحران هیچگونه قصور و کوتاهی وجود ندارد .عدم پیش بینی این سیل که متأسفانه باعث کشته شدن تعدادی از مردم شده است بخاطر ناکاملی علم هواشناسی بشر است که هنوز به آن مرحله از تکامل نرسیده است که بارندگی ها ، ابرها و درون زمین را بشناسد.
با این بارندگی و سیل ویرانگر تابستانه که در اوج فصل گرما بوقوع پیوست ثابت شد که برودت نقشی در میعان ابرها ندارد و در نقاط معتدله نیمکره های زمین هم امکان بارش های حاره ای وجود دارد.
بنابراین در نقشه های هوا شناسی نباید فقط به تداخل توده های هوای گرم و هوای سرد و فشار هوا در امر بارندگی ها اکتفا کرد . فشار هوا فقط یکی از پارامترهای بارندگی است و حرف اول بارش ها را جاذبه الکتریکی زمین منطقه می زند که باعث تخلیه بار الکتریکی ابرها و بارندگی ها می شود.
رگبارصاعقه بر گدازه یا ماگمای خروجی دهانه آتشفشانها نشان دهنده رسانای الکتریکی بودن ماگمای درون زمین است یعنی این ماگمای خروجی آتشفشانها مانند کابل برق ، دهانه آتشفشان را به اعماق زمین اتصال الکتریکی می دهد و باعث تخلیه بار الکتریکی ابرهای منطقه به درون زمین می شود که این تخلیه الکتریسیته ابرها بصورت رگبار رعد و برق بر دهانه آتشفشان نمود پیدا می کنند .
بنابراین حرف اول بارندگی را جاذبه الکتریکی زمین منطقه می زند حال هر چه جاذبه الکتریکی زمین بیشتر باشد ، بارش شدید تر خواهد بود.
یکی از عوامل تغییرات جاذبه الکتریکی زمین هر منطقه فشار ماگمای زیر پوسته جامد زمین آن منطقه است که این فشار باعث اتصال الکتریکی فشرده تر و کامل تر پوسته زمین با درون و مرکز زمین شود و فشار ماگما را هم جاذبه مد گرفتگی ماه و خورشید بر فرار آن منطقه بوجود می آورد.
مد گرفتگی فقط مختص آبهای سیال دریا ها و اقیانوسها نیست . ماگمای مذاب زیر پوسته جامد زمین هم روان و سیال است و به صورت مد واکنش نشان می دهد که این مد گرفتگی ماگما باعث با لا آمدن و فشار به زیر پوسته جامد می شود که نتیجه اش برقراری کامل اتصال اکتریکی با پوسته جامد و بالا رفتن جاذبه الکتریکی زمین منطقه و بارندگی ها می شود.
پیامد شدت یافتن جاذبه الکتریکی فقط بارندگی ها نیست . طوفانها و بادهای شدید و جابجائی ریز گردها هم از از اثرات مدگرفتگی ماگماست کما اینکه همزمان با بارش های سیل آسا در تهران و بیشتر مناطق کشورمان ، استان یزد و کرمان در ریزگردها غوطه ور بودند.
یکشنبه شب بیست و هشتم تیرماه که این اتفاق اسفناک وقوع سیل در جاده چالوس و بسیاری از مناطق کشور رخ داد به لحاظ فشار ماگمای زیر پوسته جامد زمین این مناطق بود که ماحصلش با لا رفتن جاذبه الکتریکی زمین و بارندگی ها و طوفانها شد که صحت این ادعا هم بدینگونه قابل بررسی و آزمایش است :
1 ـ جاذبه الکتریکی زمین باعث بلعیدن الکتریسیته خطوط انتقال فشار قوی به درون زمین می شود یعنی الکتریسیته در طول خطوط مستهلک می شود بنابراین شرکت توانیر در این لحظات بغرنج بارندگی از بالا رفتن غیر متعارف هدر رفتن و استهلاک خطوط انتقال فشار قوی این مناطق به خوبی آگاه است.
2 ـ بالا رفتن فشار ماگمای زیر پوسته جامد زمین از خروجی گاز و بخارات دهانه آتشفشان آن منطقه قابل بررسی خواهد بود بر این اساس در این لحظات باید بخار و گازهای دهانه آتشفشان کوه دماوند که در مناطق سیل زده قرار دارد بیشتر شده باشد.
3 ـ خالی شدن و بوجود آمدن حفره در زیر پوسته جامد زمین ، منطقه را مستعد زلزله یعنی شکسته شدن پوسته جامد و فرو افتادن آن در مذاب زیرین می کند بنابراین در مناطق سیل زده که فشار ماگما بالاست ، زلزله رخ نمی دهد .
در لحظات بارندگی و سیل هیچوقت زلزله رخ نمی دهد بلکه پس از زلزله ها و فروافتادن پوسته جامد در مذاب و بالا رفتن فشار ماگما و شدت یافتن جاذبه الکتریکی ، بارندگی روی می دهد.
احمد فتحی مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی »

بیان دیدگاه

- لطفاً نام و دیدگاه‌ خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- سایت انجمن نجوم آماتوری ایران مجاز به ویرایش ادبی دیدگاه‌ها است.
- دیدگاه‌هایی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی و موارد مغایر با قوانین کشور باشند منتشر نخواهند شد.
- دیدگاه‌ها پس از تأیید منتشر می‌شوند.
نام:(اجباری)
رایانامه:(اجباری)
دیدگاه:

کد امنیتی:
(از چپ به راست)
https://www.instagram.com/iranastronomy/
هم اکنون