***** انجمن نجوم آماتوری ایران نوروز ایرانی و فرا رسیدن بهار پر طراوت را به ایرانیان اندیشمند، در هر جای این کره کوچک خاکی هستند شادباش گفته؛ رویش جوانه های امید و شادی را در سرای پر مهرتان همراه با سلامتی و موفقیت برای همه پارسی زبانان دنیا آرزومند است. روابط عمومی *****    
شنبه 1 اردیبهشت 1403 | 10 شوال 1445 | 20 آوریل 2024
»
»
»
افسانه های صور فلکی (2)

افسانه های صور فلکی (2)
پنجشنبه 19 دی 1387 - 16:16 | شاخه : | 3830 بازدید | 0 دیدگاه

 
این مطلب که در پی می آید کار یکی از دانش پژوهان ساعی انجمن است که شما را با نگاه دیگری با صور فلکی آسمان مانوس می کند. امیدواریم مطالب تکمیلی و نظرات مفید خودتان را برای تکمیل این سلسله مطالب به ما منعکس تا به زیباییهای آسمان بالای سر با دیدی همه جانبه و با نگاهی فراگیر توجه کرده باشیم.   هنگامی که شب ها به آسمان چشم می دوزیم اگر از محیط پر سر و صدای شهر نیز فاصله داشته باشیم ستاره های بسیاری می بینیم . این ستاره ها در طول تاریخ زندگی بشر نیز همواره با او بوده اند . شاید تا کنون اسم صورت های فلکی را شنیده باشید. راستی صورتهای فلکی چه هستند؟ این سئوالی است که به ذهن همه شما می رسد . برای پاسخ این پرسش ابتدا مفهوم ستاره را تعریف می کنیم ما هرروز صبح با نور خورشید از خواب بلند می شویم و تا وقتی که خورشید غروب می کند مشغول فعالیت علمی، بازی  و یا کار هستیم .خورشید مثل یک توپ بزرگ هنگام ظهر در وسط آسمان پیداست . باید گفت که خورشید یک ستاره است که به ما انرژی و گرما می دهد . ستارگان نیز که در آسمان شب می درخشند خورشید های دیگری هستند که از ما بسیار دورند و به آنها ثوابت هم می گویند .بعضی از ستاره ها بسیار نورانی اند ولی بعضی کم سو که به زحمت می توان آنها رادید . بعضی از این ستاره ها نیز قدر روشنایی زیادی دارند حتی از خورشید ما نیز نورانی تراند. قدر به میزان درخشندگی یک ستاره می گویند. اجداد ما به هنگامی که شب ها به آسمان نگاه می کردند این خورشیدها را می دیدند و در ذهن خودشان با کمک تخیل با به هم وصل کردن این ستاره ها ، صورت فلکی را به وجود آوردند و تاکنون 88 نوع صورت فلکی طبقه بندی شده است. بعضی از این صورت های فلکی برابر با افسانه های یونان ، مصر و بابِل باستان به وجود آمده اند .صورت های فلکی نقش مهمی در زندگی اجداد ما و حتی خودمان نیز دارند . برای مثال تشخیص شمال در شب ها توسط ستاره  قطبی برای کاروانان و دریانوردان گذشته امری حیاتی بوده زیرا ستاره قطبی تنها ستاره ای است که از جای خودتکان نمی خورده است . اولین صورت فلکی دایره البروج حمل است .
 
* صورت فلکی ثور(گاو) : صورت فلکی ثور یکی از زیباترین صورت فلکی است و در عهد بابل باستان هم شناخته شده بود . افسانه های بابلی حکایت از این دارند که ایشتار الهه عشق بابل به آسمان رفت تا گیلگمش قهرمان اسطوره بابلی را که به ندای عشق او پاسخ نداده بود رانابود سازد . اما افسانه های یونانی می گویند زئوس (زوس ) بزرگترین خدای یونان خود را به گاوی تبدیل کرد و دختر پادشاه را که اروپا نام داشت با خود ربود و به جزیره کرت در دریای مدیترانه برد. اروپا از زئوس صاحب پسری به نام مینوس شد که تمدن مینویی مدیون اوست. در کنار قصر مینوس ساختمانی با راه پله های پیچ در پیچ بود که در این ساختمان هیولای بنام مینوتاروس بود که از گوشت انسان تغزیه می کرد که به دست قهرمان بزرگ یونان تزوس به قتل رسید که ثور یادآور این افسانه است. هم چنین در صورت فلکی ثور می توان خوشه پروین را دید که به هفت خواهر نیز مشهور است. افسانه ها می گویندکه آنان هفت دختر اطلس کبیر بودند ( اطلس خدایی بود که جهان را بر دوش خود داشت ) جبار شهوت پرست هم که همواره دنبال این هفت دختر بود تا آنکه زئوس همه این خواهران را به آسمان منتقل کرد .
 
 
*صورت فلکی حمل :  بره یا قوچ ، در زمانی صورت فلکی بوده است که هنگام اعتدال بهاری که خورشید از آن نقطه عبور می کرده زیباترین فصل سال بوده و مردم کهن در این صورت نشانه بهره دهی و باروری از گوسفندان خود می دیدند. پس این صورت فلکی برای مردم شناخته تر بود و داستان های زیادی درباره اش گفته اند . یکی از شیرین ترین افسانه ها درباره حمل داستان قوچ پشم طلا است که از مردم یونان سر چشمه می گیرد . در زمانهای دور پادشاهی به نام آتاماس در یونان زندگی می کرد . او با زنی که بانوی ابرها بود به نام نفله ازدواج کرد و از او دو فرزند که یکی پسر به نام فریکسوس و دختری به نام هله حاصل شد. اما مدتی بعد آتاماس ،نفله را طلاق داد و با زنی به نام اینو ازدواج کرد .
 
اینو نامادری بد جنس و ظالمی برای هله و فریکسوس بود و آنان را به شدت آزار و اذیت می کرد .روزی اینو زنان سرزمین خودش را قانع کرد که دانه های گندم را تفت بدهند و در خاک بکارند تا گندم ها رشد نکند و مردم با خطر قحطی رو به رو شوند. هنگامی که آتاماس اوضاع را این گونه دید دستور داد دو پیک پیش روحانی بروند و از او راه حل مشکل قحطی را بپرسند اما ایندو  دوپیک را تطمیع کرد و به آنها گفت که به شاه آتاماس بگویند که مشکل حل نمی شود مگر با قربانی کردن فریکسوس در محراب خدای خدایان زئوس . شاه نیز که حرف مزدوران ایندو را نپذیرفت فریکسوس را زنجیر کرد و او را برای قربانی کردن آماده ساخت اما وی قربانی نشد زیرا قوچی با پشم طلایی از سوی نفله بانوی ابرها ظاهر شد. این قوچ می توانست سخن بگوید . فریکسوس وهله سوار بر پشت بره به پرواز در آمدند .سفر از اروپا به آسیا بود اما در بین راه هله که کودکی بیش نبود از پشت قوچ سقوط کرد و در دریا غرق شد. قوچ همراه فریکسوس به پرواز در آمد به دورترین قسمت جهان به نام کلوخیس رسید .پادشاه کلوخیس قوچ را قربانی کرد و پشم او را بر درختی انداخت که اژدهایی خطرناک از آن محافظت می کرد. بعدها دریانوردی به نام لاسون با کشتی خود به نام آرگو قوچ را به یونان باز گرداند که به پاس کار وی روح قوچ به آسمان رفت و زئوس او را تبدیل به ستاره کرد .
 
ادامه دارد ...  
 
 


اشتراک گذاری در:

بیان دیدگاه

- لطفاً نام و دیدگاه‌ خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- سایت انجمن نجوم آماتوری ایران مجاز به ویرایش ادبی دیدگاه‌ها است.
- دیدگاه‌هایی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی و موارد مغایر با قوانین کشور باشند منتشر نخواهند شد.
- دیدگاه‌ها پس از تأیید منتشر می‌شوند.
نام:(اجباری)
رایانامه:(اجباری)
دیدگاه:

کد امنیتی:
(از چپ به راست)
https://www.instagram.com/iranastronomy/
هم اکنون